Afîf - عفیف
The entry is a dictionary list for the word Afîf - عفیف
عفیف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع ص) پارسا. (منتهی الارب).
مرد پارسا و پرهیزگار از حرام. (غیاث
اللغات) (آنندراج). پارسا و پرهیزگار. (دهار).
کسی که عفت پیشه دارد. (فرهنگ فارسی
معین) (از اقرب الموارد). پاکدامن. (دستور
اللغة). خویشتن دار. خوددار. آبرومند.
باعفت. عَفّ ج، ...
مرد پارسا و پرهیزگار از حرام. (غیاث
اللغات) (آنندراج). پارسا و پرهیزگار. (دهار).
کسی که عفت پیشه دارد. (فرهنگ فارسی
معین) (از اقرب الموارد). پاکدامن. (دستور
اللغة). خویشتن دار. خوددار. آبرومند.
باعفت. عَفّ ج، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ فَ ی یِ ] (ع ص مصغر) مصغر
عَفیف است و آن نام چند تن باشد. (از
منتهی الارب). رجوع به عَفیف شود.
عَفیف است و آن نام چند تن باشد. (از
منتهی الارب). رجوع به عَفیف شود.
Afîf - عفیف other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.