احسان
The entry is a dictionary list for the word احسان
احسان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) خوبی. نیکی. صنیع.
نیکوکاری. بخشش. بِرّ. ید. دست. ازداء.
انعام. افضال. نیکی کردن. نیکوئی کردن:
به دو سه بوسه رها کن این دل از گرم و
خباک
تا بمن احسانت باشد احسن اللََّه جزاک.
رودکی.
دست ...
نیکوکاری. بخشش. بِرّ. ید. دست. ازداء.
انعام. افضال. نیکی کردن. نیکوئی کردن:
به دو سه بوسه رها کن این دل از گرم و
خباک
تا بمن احسانت باشد احسن اللََّه جزاک.
رودکی.
دست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) میرزا نواب ظفرخان.
صاحب قاموس الاعلام گوید: او یکی از شعرا
و امرای هندوستان است و وقتی ولایت کابل
داشت و وی را دیوانی بفارسی است. وفات
وی به سال ۱۰۷۳ هـ . ق. بوده ...
صاحب قاموس الاعلام گوید: او یکی از شعرا
و امرای هندوستان است و وقتی ولایت کابل
داشت و وی را دیوانی بفارسی است. وفات
وی به سال ۱۰۷۳ هـ . ق. بوده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نیکی کردن . 2 - بخشش کردن . 3 - (اِمص .) نیکوکاری ،
بخشش .
بخشش .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
إِحْسَانٌ
мн. اتٌ
1) благодеяние, милость; احسان جمعيّة ال благотворительное общество; احسان صاحب ال благодетель
2) милостыня
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
dobroczynność; dobrodziejstwo; korzystać; korzyść; pożytek; przywilej; skorzystać; zasiłek