محمود

The entry is a dictionary list for the word محمود
محمود Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (ع ص) نعت مفعولی از حمد،
به معنای ستوده و ستایش کرده شده. (از
اقرب الموارد). ستایش کرده شده.
(منتهی الارب). ستوده. مقابل نامحمود:
بهتر کارها آن است که فاتحتی مرضی و
عاقبتی محمود دارد. (کلیله و دمنه). امیری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن مسعودبن
محمودبن سبکتکین غزنوی، مکنی به
ابوالقاسم و ملقب به سیف الدوله، پدرش او را
به سال ۴۶۹ هـ . ق. حکومت هندوستان داد،
اما در ۴۸۰ سلطان ابراهیم به پسر خود
محمود بدگمان شده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن ابوالحسن نیشابوری
مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نجم الدین و
بیان الحق او راست: ایجاز البیان فی معانی
القرآن که به سال ۵۵۳ هـ . ق. در خجند از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن ابوسعیدبن محمدبن
جلال الدین ایرانشاه بن تیمور. نهمین از
تیموریان در مازندران (از ۸۶۴ هـ . ق. و در
ماوراءالنهر از ۸۹۹-۹۰۰ هـ . ق.) (ترجمهٔ
طبقات سلاطین اسلام ص ۲۳۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن ابی توبهٔ مروزی
ملقب به نصیرالدین وزیر سنجر سلجوقی.
رجوع به نصیرالدین محمودبن... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمدبن عبدالسیدبن
عثمان، ملقب به ابوالمحامد و مکنی به
جمال الدین بخارائی حصیری (۵۴۶-۶۳۷
هـ . ق.). در بخارا ریاست حنفی مذهبان به وی
منتهی گردید. او راست: شرح جامع کبیر.
الطریقة الحصریة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمدبن عبدالعزیزبن
عمربن مزهٔ بخارائی مرغینانی (از
ماوراءالنهر)، مکنی به برهان الدین (۵۵۱
هـ . ق. ۶۱۶ هـ . ق.). از بزرگان فقهای مذهب
حنفی است و ابن کمال پاشا وی را از مجتهدین
فقها دانسته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمدبن محمد
حموی همدانی فیومی، ملقب به ابوالثناء و
مکنی به نورالدین معروف به ابن خطیب
الدهشة، قاضی فقیه، دانشمند. متولد به سال
۷۶۰ هـ . ق. و متوفی به ۸۳۴ هـ . ق. در حمات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمدبن مسعودبن
عبدالرحمان قونوی ملقب به ابوالثناء و مکنی
به جمال الدین متوفی به ۷۷۷ هـ . ق. از فقهای
حنفیه و قاضی دمشق. او راست: بغیة الفتیة.
المنتهی. القلائد شرح القصائد و تهذیب احکام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمدبن موسی بن
احمد عینی، مکنی به بدرالدین متولد به سال
۷۵۲ هـ . ق. متوفی به سال ۸۵۵ هـ . ق. به
قاهره. مورخ، محدث، قاضی حنفیه و متولی
امور حسبی در قاهره. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن احمد فارابی
عمادالدین ابوالحسن متوفی به سال ۶۰۹
هـ . ق. او راست: الاسئلةاللامعة و
اللاجوبةالجامعة و خلاصةالمقامات و غیره.
(از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن اسماعیل بن حسن
عمری دمیاطی کاتب. متوفی به سال ۵۵۳
هـ . ق. استاد قاضی فاضل. او راست دیوان
شعر در دو مجلد. (از کشف الظنون). رجوع به
ابن فرعون شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن امیراحمد. رجوع به
نظام قاری شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) (شاه...) ابن بابربن
بایسنقربن شاهرخ بن تیمور. (امیر در خراسان
۸۶۱ -۸۶۳ هـ . ق.). (طبقات سلاطین اسلام
شجرهٔ ضمیمه ص ۲۳۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن جریر ضبی اصفهانی
مکنی به ابومضر و متوفی به سال ۵۰۷ هـ . ق.
وی نخستین کس بود که مذهب کلامی معتزله
را در خوارزم رواج داد. در صرف و نحو و
لغت عرب استاد زمان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن حسین افضلی.
رجوع به صادقی گیلانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن حسین رکن
سنجاری، ملقب به ابوالقاسم و متوفی به سال
۶۴۰ هـ . ق. او راست: نشرالمثل السائر و
طی الفلک الدائر. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن حسین معروف به
کشاجم و مکنی به ابوالفتح. رجوع به
ابوالفتح... و نیز رجوع به کشاجم شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن حمزةبن نصر
کرمانی، مکنی به ابوالقاسم معروف به
تاج القراء برهان الدین. او راست: لباب
التأویل، لباب التفاسیر و غیره. وی تا سال
۵۰۰ هـ . ق. حیات داشته است. (از کشف
الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن زنگی از اتابکان شام
(۵۴۱ -۵۶۹ هـ . ق.) و رجوع به نورالدین
محمودبن زنگی شود. (ترجمهٔ طبقات
سلاطین اسلام ص ۱۴۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن سبکتکین. رجوع به
محمود غزنوی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن سیورغتمش. از
خاندان اوگتای و از خانان اولوس جغتای
حکمران ماوراءالنهر دست نشاندهٔ امیر تیمور
(تا سال ۸۰۰ هـ . ق.). امیر تیمور مدتی وزارت
پدر وی داشته است. (ترجمهٔ طبقات سلاطین
اسلام ص ۱۸۶ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن عبدالرحمان بن
احمدبن محمد، مکنی به ابوالثناء و ملقب به
شمس الدین اصفهانی فیلسوف متولد به سال
۶۷۴ هـ . ق. به اصفهان و متوفی به ۷۴۹ هـ .ق
در قاهره. وی به دمشق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه الحسینی
آلوسی متولد به سال ۱۲۱۷ هـ . ق. و متوفی به
سال ۱۲۷۰ هـ . ق. به بغداد، ملقب به
شهاب الدین و مکنی به ابوالثناء، مفسر،
محدث، ادیب، اصلاح طلب، سلفی المذهب، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن عثمان لامعی. او
راست: منظومهٔ گوی و چوگان. فرهادنامه به
ترکی که به صلهٔ آن قریه ای گرفته است،
عبرت نما به ترکی، هفت پیکر ناتمام. شرف
الانسان به ترکی. مفتاح الجنات فی خواص
السور والآیات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن علی ابی طالب بن
عبداللََّه بن ابی الرجاء اصفهانی. رجوع به
ابوطالب خلافی... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن علی المرشدی
کرمانی متخلص به خواجو. رجوع به خواجو
کرمانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) (حکیم...) ابن علی
سمایی مروزی. از شاعران عهد سلجوقی
است و در نیمهٔ دوم قرن ششم هجری
میزیسته است. عوفی در لباب الالباب
چهل وهفت بیت از اشعار او را از قطعه و
رباعی آورده است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن عمادالدین زنگی بن
آق سنقر، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به
نورالدین والملک العادل، (۵۱۱ -۵۶۹
هـ . ق.). در حلب به دنیا آمد و فرماندهی آنجا
را از پدر به ارث برد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مَ ] (اِخ) ابن عمربن محمدبن
خوارزمی زمخشری ملقب، به جاراللََّه و
معروف به فخر خوارزم صاحب کتاب لغت
عربی به فارسی. مقدمة الادب و تفسیر کشاف
و کتب دیگر . رجوع به جاراللََّه و رجوع به
زمخشری شود.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.