Gyula - جوله
The entry is a dictionary list for the word Gyula - جوله
جوله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ / جُو لَ / لِ ] (اِ) نساج. (غیاث
اللغات از رشیدی). سفیدباف.
|| عنکبوت. (غیاث اللغات). رجوع به
جوله و جولاه شود.
اللغات از رشیدی). سفیدباف.
|| عنکبوت. (غیاث اللغات). رجوع به
جوله و جولاه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ هْ ] (ص، اِ) بضم اول و فتح ثالث و
ظهور «ها» مخفف جولاهه. بافنده. (برهان).
|| عنکبوت. (برهان). رجوع به جولاه
شود.
ظهور «ها» مخفف جولاهه. بافنده. (برهان).
|| عنکبوت. (برهان). رجوع به جولاه
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ / لِ ] (اِ) به خفای ها، تیردان و
ترکش را گویند. کیش و قربان و آن جایی
باشد که کمان را در آن نهند. || زده شده
اعم از پشم و پنبه و غیر ...
ترکش را گویند. کیش و قربان و آن جایی
باشد که کمان را در آن نهند. || زده شده
اعم از پشم و پنبه و غیر ...