Ümîtvârî - امیدواری
The entry is a dictionary list for the word Ümîtvârî - امیدواری
امیدواری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُمیدْ ] (حامص مرکب) مقابل
ناامیدی. (آنندراج). رجاء. ارتجاء. ترجی.
ترجیه. (یادداشت مؤلف). امیدوار بودن. امید
داشتن. (از فرهنگ فارسی معین).
آرزومندی :
مجنون ز سر امیدواری
می کرد بسجده حق گزاری.نظامی.
عاشق چو شنید امیدواری
گفتا که بیار تا چه ...
ناامیدی. (آنندراج). رجاء. ارتجاء. ترجی.
ترجیه. (یادداشت مؤلف). امیدوار بودن. امید
داشتن. (از فرهنگ فارسی معین).
آرزومندی :
مجنون ز سر امیدواری
می کرد بسجده حق گزاری.نظامی.
عاشق چو شنید امیدواری
گفتا که بیار تا چه ...
Ümîtvârî - امیدواری other entries
Next Words