iklimya - اقلیمیا
The entry is a dictionary list for the word iklimya - اقلیمیا
اقلیمیا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (معرب، اِ) خلطی باشد که بعد از
گداختن طلا و نقره و دیگر فلزات در خلاص
میماند و آن به انواع باشد: فضی و ذهبی و
نحاسی و معدنی. و اقلیمیای عملی هم هست
از نقره و مرقشیشا که ...
گداختن طلا و نقره و دیگر فلزات در خلاص
میماند و آن به انواع باشد: فضی و ذهبی و
نحاسی و معدنی. و اقلیمیای عملی هم هست
از نقره و مرقشیشا که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) نام دختر حضرت آدم
علیه السلام است که بحبالهٔ هابیل بود. (غیاث)
(آنندراج). و رجوع به اقلیما شود.
علیه السلام است که بحبالهٔ هابیل بود. (غیاث)
(آنندراج). و رجوع به اقلیما شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) [ معر. ] (اِ.) = قلیمیا: خلطی که پس از گداختن طلا و نقره و دیگر فلزات در
خلاص ماند و آن شامل انواع است : فضی (نقره ای )، ذهبی (طلایی )، نحاسی (مسی )،
معدنی (کانی ).
خلاص ماند و آن شامل انواع است : فضی (نقره ای )، ذهبی (طلایی )، نحاسی (مسی )،
معدنی (کانی ).