atmar - اطمار
The entry is a dictionary list for the word atmar - اطمار
اطمار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ طِمر. (ناظم الاطباء)
(منتهی الارب) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جِ
طمر، جامهٔ کهنه و چادر کهنهٔ غیرپشمین.
(آنندراج). و رجوع به طمر شود.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جِ
طمر، جامهٔ کهنه و چادر کهنهٔ غیرپشمین.
(آنندراج). و رجوع به طمر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) برجهانیدن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). || داخل کردن
اسب همهٔ نرهٔ خود را در غلافش. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة).
الارب) (ناظم الاطباء). || داخل کردن
اسب همهٔ نرهٔ خود را در غلافش. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِطْ طِ ] (ع مص) از پس برجستن
بر اسب خود. (از ناظم الاطباء) (از منتهی
الارب). اطمار بر اسب خویش؛ از پشت
برجستن و سوار شدن بر آن. (از متن اللغة).
بر اسب خود. (از ناظم الاطباء) (از منتهی
الارب). اطمار بر اسب خویش؛ از پشت
برجستن و سوار شدن بر آن. (از متن اللغة).