eşnak - اشناق
The entry is a dictionary list for the word eşnak - اشناق
اشناق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اشناق قِربه؛ به شِناق
[دوال تسمه ] بستن سر مشک را. (منتهی
الارب). بستن سر مشک و بدست گرفتن سر
دوال آن به دو دست. (از المنجد). سر مشک
ببستن. (تاج المصادر).
[دوال تسمه ] بستن سر مشک را. (منتهی
الارب). بستن سر مشک و بدست گرفتن سر
دوال آن به دو دست. (از المنجد). سر مشک
ببستن. (تاج المصادر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) نام هشتمین مؤسسهٔ کعبه
بود که توان آنرا مؤسسهٔ پرداخت دیه و
غرامت نامید. این مؤسسه بدست تیرهٔ تیم
اداره میشد و وظیفهٔ آن ترتیب پرداخت دیه ها
و غرامت ها بود و اگر رئیس این مؤسسه ...
بود که توان آنرا مؤسسهٔ پرداخت دیه و
غرامت نامید. این مؤسسه بدست تیرهٔ تیم
اداره میشد و وظیفهٔ آن ترتیب پرداخت دیه ها
و غرامت ها بود و اگر رئیس این مؤسسه ...