üstadi - استادی
The entry is a dictionary list for the word üstadi - استادی
استادی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (حامص) آموزگاری. معلمی.
|| حذق. حذاقت. حاذقی. مهارت. ماهری.
نیکدانی : اکنون استادی درین طاق
زدنست که چگونه بهم برآورد. (نزهت نامهٔ
علائی).
جمله برانداز به استادئی
تا تو فرومانی و آزادئی.نظامی.
موی تراشی که سرش میسترد
موی ...
|| حذق. حذاقت. حاذقی. مهارت. ماهری.
نیکدانی : اکنون استادی درین طاق
زدنست که چگونه بهم برآورد. (نزهت نامهٔ
علائی).
جمله برانداز به استادئی
تا تو فرومانی و آزادئی.نظامی.
موی تراشی که سرش میسترد
موی ...