cerhed - جرهد
The entry is a dictionary list for the word cerhed - جرهد
جرهد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
جرهد: الجَرْهَدة: الوحَى في السير. واجْرَهَدَّ في السير: استمر. واجْرَهَدّ القومُ: قصدوا القصدَ. واجرهدّ الطريقُ: استمرّ وامتد؛ قال الشاعر: على صَمود النَّقْب مُجْرَهدّ واجرهدّ الليلُ: طال. واجرهدّت الأَرضُ: لم يوجد فيها نبت ولا مرعى. واجرهدّت السنة: اشتدّت وصعبت؛ قال الأَخطل: مَساميحُ الشتاءِ إِذا اجرهدّت، وعزَّت عند مَقْسَمِها الجَزُور أَي اشتدّت وامتدّ أَمرها. والمُجَرْهِدُ: المُسْرِعُ في الذهاب؛ قال الشاعر: لم تُراقبْ هُناك ناهِلَة الوا شِين، لما اجْرَهَدَّ ناهلُها أَبو عمرو: الجُرْهُدُ السَّيار النشيط. وجَرْهَدُ: اسم.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ هَ ] (ع ص) شتاب رو و شادمان.
(منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از متن
اللغة) (از اقرب الموارد). جُرهُد. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (متن اللغة).
(منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از متن
اللغة) (از اقرب الموارد). جُرهُد. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) (متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ هُ ] (ع ص) جَرهَد. شتاب رو و
شادمان. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به این کلمه شود.
شادمان. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به این کلمه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ هُ ] (اِخ)
نام قلعهٔ استوناوند
است که در دنباوند طبرستان قرار دارد، و از
اعمال ری میباشد. این قلعه از قلاع مستحکم
است. گویند: سه هزار سال و اندی آباد بود.
(از معجم البلدان). و آن را استناباد و ...
نام قلعهٔ استوناوند
است که در دنباوند طبرستان قرار دارد، و از
اعمال ری میباشد. این قلعه از قلاع مستحکم
است. گویند: سه هزار سال و اندی آباد بود.
(از معجم البلدان). و آن را استناباد و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) ابن خویلدبن مجرة اسلمی
مکنی به ابوعبدالرحمان. از اصحاب صفه بود.
ابن ربیع گوید: وی در فتح مصر حضور
داشت. طبرانی از جرهد روایت کند که با
دست چپ غذا میخوردم رسول اکرم صلی الله علیه و آله ...
مکنی به ابوعبدالرحمان. از اصحاب صفه بود.
ابن ربیع گوید: وی در فتح مصر حضور
داشت. طبرانی از جرهد روایت کند که با
دست چپ غذا میخوردم رسول اکرم صلی الله علیه و آله ...