cürmi - جرمی
The entry is a dictionary list for the word cürmi - جرمی
جرمی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (ص نسبی) منسوب به جرم
که نام جایی است در ایران. (آنندراج) (غیاث
اللغات). منسوب است به جرم از بلاد
بدخشان در آن سوی ولوالج. (از انساب
سمعانی).
که نام جایی است در ایران. (آنندراج) (غیاث
اللغات). منسوب است به جرم از بلاد
بدخشان در آن سوی ولوالج. (از انساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (ص نسبی) نسبت است به
جرم که قبیله ای است در یمن. (از
لباب الانساب).
جرم که قبیله ای است در یمن. (از
لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) نام شهری است که
دارالملک جرکز است و این مملکت در اقلیم
ششم قرار دارد. (از نزهة القلوب ج ۳
ص ۲۶۷).
دارالملک جرکز است و این مملکت در اقلیم
ششم قرار دارد. (از نزهة القلوب ج ۳
ص ۲۶۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (اِخ) ملا جرمی. از شاعران
بود. صاحب مجالس النفائس آرد: از مردم
بخارا است. وی مرد بیقید است. و تعینی
ندارد. این مطلع از اوست:
سر ببالین چو نهم غیر دو چشم تر من
نیست یاری که ...
بود. صاحب مجالس النفائس آرد: از مردم
بخارا است. وی مرد بیقید است. و تعینی
ندارد. این مطلع از اوست:
سر ببالین چو نهم غیر دو چشم تر من
نیست یاری که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه.
این ده در دوازده هزار و پانصدگزی شمال
باختری سلوانا در مسیر راه ارابه رو ارومیه در
دره واقع شده و محلی سردسیر و سالم است.
و ...
دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه.
این ده در دوازده هزار و پانصدگزی شمال
باختری سلوانا در مسیر راه ارابه رو ارومیه در
دره واقع شده و محلی سردسیر و سالم است.
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) احمدبن محمدبن
اسحاق بن ابوحمیصه معروف به ابن ابی العلاء
مکنی به ابوعبداللََّه. او اخباری و یکی از
علمای نحو و لغت بود و از نظر نیکویی ضبط،
خطی مرغوب داشت. (از فهرست ابن الندیم).
اسحاق بن ابوحمیصه معروف به ابن ابی العلاء
مکنی به ابوعبداللََّه. او اخباری و یکی از
علمای نحو و لغت بود و از نظر نیکویی ضبط،
خطی مرغوب داشت. (از فهرست ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) سعیدبن حیدر مکنی به
ابوعبداللََّه. از فقها بود و از ابویعقوب یوسف بن
ایوب همدانی استماع حدیث کرد و بسال
پانصد وچهل و اندی از هجرت در جرم
درگذشت. (از لباب الانساب).
ابوعبداللََّه. از فقها بود و از ابویعقوب یوسف بن
ایوب همدانی استماع حدیث کرد و بسال
پانصد وچهل و اندی از هجرت در جرم
درگذشت. (از لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) صالح بن اسحاق مکنی به
عمر. از فضلا و اهل ادب و لغت بود. (از
محاسن اصفهان مافروخی ص ۳۵). و زرکلی
در اعلام خود آرد: جرمی، مردی فقیه و عالم
بنحو و لغت و از مردم ...
عمر. از فضلا و اهل ادب و لغت بود. (از
محاسن اصفهان مافروخی ص ۳۵). و زرکلی
در اعلام خود آرد: جرمی، مردی فقیه و عالم
بنحو و لغت و از مردم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (اِخ) عبداللََّه بن زید بصری
مکنی به ابوقلابة. از تابعان بزرگ قدر بود. وی
بسال ۱۰۴ هـ . ق. در حالی که دست و پا و
چشم خود را از دست داده بود و خدای را
حمد و ...
مکنی به ابوقلابة. از تابعان بزرگ قدر بود. وی
بسال ۱۰۴ هـ . ق. در حالی که دست و پا و
چشم خود را از دست داده بود و خدای را
حمد و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (اِخ) عمروبن سلمة مکنی به
ابوبرید. او را صحبتی است. (از لباب
الانساب).
ابوبرید. او را صحبتی است. (از لباب
الانساب).