Cebari - جباری
The entry is a dictionary list for the word Cebari - جباری
جباری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ بْ با ] (حامص) عمل جبار.
سلطه داشتن. اقتدار. بزرگی : اگر گفتی
چیزی ناصواب را از سر جباری و پادشاهی
خویش گفتی. (تاریخ بیهقی ص ۴۰۷). و
کسری پرویز بدرجتی رسید در بزرگواری و
جباری و فرماندهی کی ...
سلطه داشتن. اقتدار. بزرگی : اگر گفتی
چیزی ناصواب را از سر جباری و پادشاهی
خویش گفتی. (تاریخ بیهقی ص ۴۰۷). و
کسری پرویز بدرجتی رسید در بزرگواری و
جباری و فرماندهی کی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (اِخ) منسوبست به جباره که
نام جد ابوالقاسم عمران بن موسی بن یحیی بن
جباره باشد. (انساب سمعانی).
نام جد ابوالقاسم عمران بن موسی بن یحیی بن
جباره باشد. (انساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ بْ با ] (اِخ) منسوب است به
جبار که نام مردی از صحابه است. (از انساب
سمعانی).
جبار که نام مردی از صحابه است. (از انساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ ] (اِخ) قصبهٔ کوچکی است
حدود بغداد در کنار دجله که جزو سنجاق
شهرزور از ولایت موصل میباشد. سابقاً مرکز
ناحیه بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی).
حدود بغداد در کنار دجله که جزو سنجاق
شهرزور از ولایت موصل میباشد. سابقاً مرکز
ناحیه بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) منجم هندی. ابن ندیم آرد:
وی از جمله کسانی است که کتابهائی از آنان
در نجوم و طب بدست ما رسیده است. (از
الفهرست ابن الندیم ص ۳۳۸).
وی از جمله کسانی است که کتابهائی از آنان
در نجوم و طب بدست ما رسیده است. (از
الفهرست ابن الندیم ص ۳۳۸).