Hâd - هاد
The entry is a dictionary list for the word Hâd - هاد
هاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) (از «هـ ی د») جنبش و حرکت.
هَیْد. یقال: ما له هَیْدٌ و لا هادٌ؛ یعنی نمی جنبد و
حرکت نمی کند و منع از چیزی نمی کند و
منزجر از چیزی نمی شود. (ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب). ...
هَیْد. یقال: ما له هَیْدٌ و لا هادٌ؛ یعنی نمی جنبد و
حرکت نمی کند و منع از چیزی نمی کند و
منزجر از چیزی نمی شود. (ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هادد ] (ع ص) نعت فاعلی از هَدّ.
رجوع به هَدّ (در معانی مصدری) شود.
|| (اِ) آواز دریا که در آن بانگ و غرشی
شنیده شود و گاهی از آن زلزله پیدا گردد.
(منتهی الارب). ...
رجوع به هَدّ (در معانی مصدری) شود.
|| (اِ) آواز دریا که در آن بانگ و غرشی
شنیده شود و گاهی از آن زلزله پیدا گردد.
(منتهی الارب). ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
هادٍ
['haːdin]
adj
مُرْشِدٌ m guide
◊
المُعَلِّمُ هادي الطلابِ — L'instituteur est le guide des élèves.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
هادٍ (الهادِي): مُرْشِد
guide, leader, conductor, pilot, usher
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
هَادٍ
ж. هَادِيَةٌ мн. هُدَاةٌ
руководитель, предводитель, вожак
II
هَادَ
п. I
у هَوْدٌ
1) быть евреем
2) раскаиваться
Hâd - هاد other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.