Va'y - وعی
The entry is a dictionary list for the word Va'y - وعی
وعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَعْ یْ ] (ع اِ) ریم و زردآب. (منتهی
الارب) (آنندراج). چرک و ریم و زردآب.
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خروش و
فریاد یا به خصوص بانگ سگ. (منتهی
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد).
الارب) (آنندراج). چرک و ریم و زردآب.
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || خروش و
فریاد یا به خصوص بانگ سگ. (منتهی
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَعْ یْ ] (ع مص) نگاه داشتن. (اقرب
الموارد) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب)
(آنندراج). || یاد گرفتن. (ترجمان علامهٔ
جرجانی) (منتهی الارب) (آنندراج). || گرد
کردن. || به شدن استخوان ...
الموارد) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب)
(آنندراج). || یاد گرفتن. (ترجمان علامهٔ
جرجانی) (منتهی الارب) (آنندراج). || گرد
کردن. || به شدن استخوان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ عا ] (ع اِ) وَعْی. خروش و فریاد یا
به خصوص بانگ سگ. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
به خصوص بانگ سگ. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ عی ی ] (ع ص) فرس وعی؛ اسب
درشت اندام سخت. (منتهی الارب)
(آنندراج). || حافظ زیرک و دانا. (از اقرب
الموارد).
درشت اندام سخت. (منتهی الارب)
(آنندراج). || حافظ زیرک و دانا. (از اقرب
الموارد).