Nigâhdâr - نگاهدار
The entry is a dictionary list for the word Nigâhdâr - نگاهدار
نگاهدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (نف مرکب) نگاهبان.
(آنندراج). نگه دار. محافظ. پاسبان. (ناظم
الاطباء). نگاه دارنده. حافظ. گوش دار. حفیظ.
رقیب. حارس. عاصم. (یادداشت مؤلف):
تا خوی او چنین بود او را به روز و شب
ایزد نگاه دار بود ز ...
(آنندراج). نگه دار. محافظ. پاسبان. (ناظم
الاطباء). نگاه دارنده. حافظ. گوش دار. حفیظ.
رقیب. حارس. عاصم. (یادداشت مؤلف):
تا خوی او چنین بود او را به روز و شب
ایزد نگاه دار بود ز ...