men'a - منعی
The entry is a dictionary list for the word men'a - منعی
منعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عا ] (ع اِ) (از «ن ع ی») خبر مرگ.
منعاة. ج، مناعی. (منتهی الارب) (از آنندراج)
(از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
منعاة. ج، مناعی. (منتهی الارب) (از آنندراج)
(از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عا ] (ع اِ) (از «م ن ع») بازداشت و
بازایستاد. اسم است. (منتهی الارب).
بازداشت و امتناع و بازایستادگی. (ناظم
الاطباء). اسم است به معنی امتناع. (از اقرب
الموارد).
بازایستاد. اسم است. (منتهی الارب).
بازداشت و امتناع و بازایستادگی. (ناظم
الاطباء). اسم است به معنی امتناع. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عی ی ] (ع ص نسبی)
بسیارخورندهٔ خرچنگ. (منتهی الارب).
بسیارخورندهٔ خرچنگ و آن نسبت است به
مَنع به معنی خرچنگ. (از اقرب الموارد).
|| نزد نحویان، نامی است از نامهای غیر
منصرف. (از کشاف اصطلاحات الفنون).
بسیارخورندهٔ خرچنگ. (منتهی الارب).
بسیارخورندهٔ خرچنگ و آن نسبت است به
مَنع به معنی خرچنگ. (از اقرب الموارد).
|| نزد نحویان، نامی است از نامهای غیر
منصرف. (از کشاف اصطلاحات الفنون).