Mağra - مغرة
The entry is a dictionary list for the word Mağra - مغرة
مغرة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ ] (ع اِ) باران سودمند یا باران کم
سبک یا باران سست. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد).
سبک یا باران سست. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَ ] (ع اِ) رنگ سرخ غیرخالص و
سرخ تیرهٔ سپیدی آمیخته. (ناظم الاطباء).
رنگی که به سرخی زند. (از اقرب الموارد).
مَغَر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و
رجوع به مغر شود.
سرخ تیرهٔ سپیدی آمیخته. (ناظم الاطباء).
رنگی که به سرخی زند. (از اقرب الموارد).
مَغَر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و
رجوع به مغر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ رَ / مَ غَ رَ ] (ع اِ) مغره. گِل سرخ.
(مهذب الاسماء) (ذخیرهٔ خوارزمشاهی)
(منتهی الارب) (آنندراج). گِل سرخ. طین
احمر. (از ناظم الاطباء). گِل سرخ که بدان
رنگرزی کنند. (از اقرب الموارد). گلی است
سرخ رنگ ...
(مهذب الاسماء) (ذخیرهٔ خوارزمشاهی)
(منتهی الارب) (آنندراج). گِل سرخ. طین
احمر. (از ناظم الاطباء). گِل سرخ که بدان
رنگرزی کنند. (از اقرب الموارد). گلی است
سرخ رنگ ...