Müdemmeğ - مدمغ
The entry is a dictionary list for the word Müdemmeğ - مدمغ
مدمغ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ مِ ] (ع ص) محتاج گرداننده به
سوی چیزی. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است
از ادماغ. رجوع به ادماغ شود.
سوی چیزی. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است
از ادماغ. رجوع به ادماغ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَمْ مَ ] (ع ص) ترید و آبگوشت.
(نشریهٔ دانشکدهٔ ادبیات سال ۲ شمارهٔ ۱).
غذای چرب کرده شده. (فرهنگ فارسی
معین): دمغ الثریدة بالدسم؛ لبقها به.
(متن اللغة). نعت مفعولی است از تدمیغ.
رجوع به تدمیغ شود.
(نشریهٔ دانشکدهٔ ادبیات سال ۲ شمارهٔ ۱).
غذای چرب کرده شده. (فرهنگ فارسی
معین): دمغ الثریدة بالدسم؛ لبقها به.
(متن اللغة). نعت مفعولی است از تدمیغ.
رجوع به تدمیغ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَمْ مِ ] (ع ص) آنکه نرم می کند
اشکنه را به چربی. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی
است از تدمیغ. رجوع به تدمیغ شود.
اشکنه را به چربی. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی
است از تدمیغ. رجوع به تدمیغ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ دَ مَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - غذای چرب کرده شده . 2 - در فارسی : کسی که دماغ
(تکبر) و نخوت دارد؛ پرنخوت ، متکبر.
(تکبر) و نخوت دارد؛ پرنخوت ، متکبر.