vec - وج
The entry is a dictionary list for the word vec - وج
وج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَج ج ] (ع اِ) سنگخوار. (منتهی الارب).
مرغ قطا. (اقرب الموارد). مرغ سنگخوار.
(ناظم الاطباء). || شترمرغ. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چوب که
بر گردن گاو قلبه نهند. (منتهی الارب) ...
مرغ قطا. (اقرب الموارد). مرغ سنگخوار.
(ناظم الاطباء). || شترمرغ. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || چوب که
بر گردن گاو قلبه نهند. (منتهی الارب) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَج ج ] (اِخ) وادیی است در طایف. یکی
از جنگهای پیغمبر در این مکان بوده است.
(از معجم البلدان). وادیی است به طائف یا
طائف کذا فی الشمس و یا شهری است در آن
و آن در میان کوه ...
از جنگهای پیغمبر در این مکان بوده است.
(از معجم البلدان). وادیی است به طائف یا
طائف کذا فی الشمس و یا شهری است در آن
و آن در میان کوه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَج ج ] (اِخ) (یوم...) روزی است
تاریخی و در طایف بین ثقیف و خالدبن هوذه
اتفاق افتاد. رجوع به مجمع الامثال میدانی
شود.
تاریخی و در طایف بین ثقیف و خالدبن هوذه
اتفاق افتاد. رجوع به مجمع الامثال میدانی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ ] (اِ) عودالریح و این یکی از معانی
عودالریح است. (یادداشت مرحوم دهخدا).
عودالریح است. (یادداشت مرحوم دهخدا).