Gümâne - گمانه
The entry is a dictionary list for the word Gümâne - گمانه
گمانه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ نَ / نِ ] (اِ) گمان. (برهان)
(آنندراج) (جهانگیری) (فرهنگ
رشیدی):
تو دل را بجز شادمانه مدار
روان را به بد در گمانه مدار.فردوسی.
فرزانه تر از تو نبود هرگز مردم
آزاده تر از تو نبرد خلق گمانه.خسروی.
گمان کسی را ...
(آنندراج) (جهانگیری) (فرهنگ
رشیدی):
تو دل را بجز شادمانه مدار
روان را به بد در گمانه مدار.فردوسی.
فرزانه تر از تو نبود هرگز مردم
آزاده تر از تو نبرد خلق گمانه.خسروی.
گمان کسی را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ نَ / نِ ] (اِ) چاه اولی را گویند که
چاه کنان بجهت دانستن اینکه زمین آب دارد
و آب آن چه مقدار دور است میکنند. (برهان)
(جهانگیری) (آنندراج). نخستین چاه کاریز
که به جهت دانستن آب که چه مقدار ...
چاه کنان بجهت دانستن اینکه زمین آب دارد
و آب آن چه مقدار دور است میکنند. (برهان)
(جهانگیری) (آنندراج). نخستین چاه کاریز
که به جهت دانستن آب که چه مقدار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ نَ / نِ ] (اِ) مسبار. آلتی که با آن
عمق را تعیین میکنند. (فرهنگستان).
عمق را تعیین میکنند. (فرهنگستان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(گُ نَ یا نِ) (اِ.) 1 - گمان ، حدس . 2 - چاه با نقبی که مقنی پیش از کندن قنات در
محلی که گمان آب می رود حفر می کند.
محلی که گمان آب می رود حفر می کند.