Germsîr - گرمسیر
The entry is a dictionary list for the word Germsîr - گرمسیر
گرمسیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِ مرکب) زمینی که بالخاصة
بسیار گرم باشد. مقابل سردسیر. (آنندراج).
منطقهٔ گرم. جائی که آب و هوای آن در
زمستان سرد نیست : و بعضی از وی [ از
ناحیت تبت ] گرمسیر است و بعضی سردسیر.
(حدود ...
بسیار گرم باشد. مقابل سردسیر. (آنندراج).
منطقهٔ گرم. جائی که آب و هوای آن در
زمستان سرد نیست : و بعضی از وی [ از
ناحیت تبت ] گرمسیر است و بعضی سردسیر.
(حدود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِخ) نام ولایتی است در
سواحل خلیج فارس. رجوع به تاریخ ادبیات
ادوارد برون و جامع التواریخ رشیدی شود.
سواحل خلیج فارس. رجوع به تاریخ ادبیات
ادوارد برون و جامع التواریخ رشیدی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِخ) نام ولایتی است از
ولایت بست و داور: خبر آمد که چنگیزخان
به طالقان بلخ رسیده است و دو سه هزار مغول
از راه گرمسیر بطلب. (تاریخ جهانگشای
جوینی ج ۲ ص ۱۹۴). او به جانب ...
ولایت بست و داور: خبر آمد که چنگیزخان
به طالقان بلخ رسیده است و دو سه هزار مغول
از راه گرمسیر بطلب. (تاریخ جهانگشای
جوینی ج ۲ ص ۱۹۴). او به جانب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِخ) یکی از دهستانهای
چهارگانهٔ شهرستان اردستان. این دهستان در
سازمان آمار به نام زواره منظور شده.
دهستان مزبور در شمال شهرستان اردستان
واقع حدود و مشخصات آن به شرح زیر
است:
حدود: از شمال به دشت کویر، از جنوب ...
چهارگانهٔ شهرستان اردستان. این دهستان در
سازمان آمار به نام زواره منظور شده.
دهستان مزبور در شمال شهرستان اردستان
واقع حدود و مشخصات آن به شرح زیر
است:
حدود: از شمال به دشت کویر، از جنوب ...