destari - دستاری
The entry is a dictionary list for the word destari - دستاری
دستاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (ص نسبی، اِ) گویا جامه ای
بوده که از وی دستار می کردند. (یادداشت
مرحوم دهخدا). چیزی که از در دستار و برای
ترتیب دادن دستار و عمامه باشد: از وی
[ از بم کرمان ] ...
بوده که از وی دستار می کردند. (یادداشت
مرحوم دهخدا). چیزی که از در دستار و برای
ترتیب دادن دستار و عمامه باشد: از وی
[ از بم کرمان ] ...
Next Words