tebban - تبان
The entry is a dictionary list for the word tebban - تبان
تبان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
mayo
Arapça - Türkçe sözlük
تُبَّان
mayo
Anlamı: deniz giysisi
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
تَبّان [مفرد]: ج تَبّانَة: بائعُ التِّبْن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (ع ص) کاه فروش. (از اقرب
الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب)
(دهار) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و این صیغه
را اگر از مادهٔ «تبن» فروشندهٔ کاه و بر وزن
فعال آرند منصرف بود و ...
الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب)
(دهار) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و این صیغه
را اگر از مادهٔ «تبن» فروشندهٔ کاه و بر وزن
فعال آرند منصرف بود و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ بْ با ] (معرب، اِ) ج، تبابین. (منتهی
الارب). ازار خرد که عورت مغلظه را پوشد.
(قاموس از فرهنگ نظام) (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (قطر المحیط).
شلوار کشتی بان. (مهذب الاسماء). شلوار
کوتاه بمقدار یک وجب. (از تاج العروس)
(قطر المحیط). شلوار ...
الارب). ازار خرد که عورت مغلظه را پوشد.
(قاموس از فرهنگ نظام) (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (قطر المحیط).
شلوار کشتی بان. (مهذب الاسماء). شلوار
کوتاه بمقدار یک وجب. (از تاج العروس)
(قطر المحیط). شلوار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ ] (اِخ) توبَن نیز گفته اند. از قراء
سوبخ در ناحیهٔ خزار از بلاد ماوراءالنهر از
نواحی نَسَف. (از معجم البلدان ج ۲ ص ۳۵۸).
مؤلف تاج العروس آرد: تبانه بر وزن شمامه
قریه ایست به ماوراءالنهر. رجوع به تبانه ...
سوبخ در ناحیهٔ خزار از بلاد ماوراءالنهر از
نواحی نَسَف. (از معجم البلدان ج ۲ ص ۳۵۸).
مؤلف تاج العروس آرد: تبانه بر وزن شمامه
قریه ایست به ماوراءالنهر. رجوع به تبانه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (اِخ) ابوالعباس التبان امام
اهل ری به نشابور بود. (انساب سمعانی ورق
۱۰۳ الف). رجوع به تبانیان و آل تبان و
ابوالعباس تبانی شود.
اهل ری به نشابور بود. (انساب سمعانی ورق
۱۰۳ الف). رجوع به تبانیان و آل تبان و
ابوالعباس تبانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (اِخ) اسماعیل الاسود
المصری التبان. وی از ابن وهب حدیث کرد و
بعد از سنهٔ ۲۶۰ درگذشت. (از تاج العروس).
المصری التبان. وی از ابن وهب حدیث کرد و
بعد از سنهٔ ۲۶۰ درگذشت. (از تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (اِخ) البصری. از مردم بصره
که به بغداد رفت و در آنجا از مروبن مرزوق و
عمربن الحصین و محمدبن ابی بکر المقدمی
حدیث کرد و ابوعمروبن السماک الدقاق و
ابوالعباس محمدبن احمدبن عبداللََّه از وی ...
که به بغداد رفت و در آنجا از مروبن مرزوق و
عمربن الحصین و محمدبن ابی بکر المقدمی
حدیث کرد و ابوعمروبن السماک الدقاق و
ابوالعباس محمدبن احمدبن عبداللََّه از وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (اِخ) الفارسی. وی در کوفه
از ابی عبدةبن ابی السفر حدیث کرد و ابوبکر
محمدبن ابراهیم بن المقری از وی روایت
دارد. (انساب سمعانی ورق ۱۰۳ الف).
از ابی عبدةبن ابی السفر حدیث کرد و ابوبکر
محمدبن ابراهیم بن المقری از وی روایت
دارد. (انساب سمعانی ورق ۱۰۳ الف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ / تَ / تِ ] (اِخ) لقب تبع حمیری
که او را اسعد تبان گویند. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج). در تاج العروس تُبّان
و تِبّان نیز ضبط شده است. رجوع به تبع شود.
که او را اسعد تبان گویند. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (آنندراج). در تاج العروس تُبّان
و تِبّان نیز ضبط شده است. رجوع به تبع شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ بْ با ] (اِخ) محمدبن عبدالملک
مکنی به ابوعبداللََّه معتزلی شیعی. وی بسال
۴۱۹ هـ . ق. درگذشت. او را کتابی است دربارهٔ
آنکه «آیا خدا میتواند کسی را که عالم
بمخالفت با امر او است، امر کند ...
مکنی به ابوعبداللََّه معتزلی شیعی. وی بسال
۴۱۹ هـ . ق. درگذشت. او را کتابی است دربارهٔ
آنکه «آیا خدا میتواند کسی را که عالم
بمخالفت با امر او است، امر کند ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
تَبّان: بائِعُ التّبْن
straw vendor, straw seller, straw dealer
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
تُبَّانٌ
мн. تَبَابِينُ
короткие штаны, шорты
II
تَبَّانٌ
мн. تَبَّانَةٌ
торговец соломой