Kudâbe - قضابة
The entry is a dictionary list for the word Kudâbe - قضابة
قضابة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ بَ ] (ع اِ) آنچه بریده جدا کرده
شود از چیزی. || هرچه از بالای چوب
بیفتد وقت بریدن. (اقرب الموارد). || شاخ
ریزه های بریدهٔ افتاده. (منتهی الارب).
شود از چیزی. || هرچه از بالای چوب
بیفتد وقت بریدن. (اقرب الموارد). || شاخ
ریزه های بریدهٔ افتاده. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ضْ ضا بَ ] (ع ص) مؤنث
قَضّاب. نیک قطع کنندهٔ امور و توانا بر آن.
(منتهی الارب). قطاع للامور. مقتدر علیها.
(اقرب الموارد). || شمشیر بران. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قَضّاب
شود.
قَضّاب. نیک قطع کنندهٔ امور و توانا بر آن.
(منتهی الارب). قطاع للامور. مقتدر علیها.
(اقرب الموارد). || شمشیر بران. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قَضّاب
شود.