Kusâh - قساح
The entry is a dictionary list for the word Kusâh - قساح
قساح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع ص) صلب. (اقرب الموارد).
خشک و سخت. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). صلب غلیظ. (المنجد). و چون نره ای
در حالت نعوظ باقی ماند میگویند: انه لقساح.
(ناظم الاطباء).
خشک و سخت. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). صلب غلیظ. (المنجد). و چون نره ای
در حالت نعوظ باقی ماند میگویند: انه لقساح.
(ناظم الاطباء).