Gaymân - غیمان
The entry is a dictionary list for the word Gaymân - غیمان
غیمان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع ص) تشنه. (مهذب الاسماء).
تشنه و تفسان درون. (منتهی الارب)
(آنندراج). تشنه و درون تفسیده. (ناظم
الاطباء). آنکه تشنه و اندرون وی گرم است.
مؤنث آن غَیمی ََ. (از اقرب الموارد). رجوع
به غَیمی ََ و غَیم ...
تشنه و تفسان درون. (منتهی الارب)
(آنندراج). تشنه و درون تفسیده. (ناظم
الاطباء). آنکه تشنه و اندرون وی گرم است.
مؤنث آن غَیمی ََ. (از اقرب الموارد). رجوع
به غَیمی ََ و غَیم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) ابن جبیل (یا خثیل) جد
است مر امام مالک را. (منتهی الارب).
صاحب تاج العروس آرد: غیمان بن خُثَیل و
بقولی جُبَیل به جیم، پسر عمروبن حارث جد
امام مالک بن انس بن ابی عامربن عمروبن
حارث بن غیمان، ...
است مر امام مالک را. (منتهی الارب).
صاحب تاج العروس آرد: غیمان بن خُثَیل و
بقولی جُبَیل به جیم، پسر عمروبن حارث جد
امام مالک بن انس بن ابی عامربن عمروبن
حارث بن غیمان، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) (ذو...) یکی از اذواء حمیر
(امرا و پادشاهان حمیر که القاب ایشان به
«ذو» آغاز میشد) و او ابن خنیس بن کربال بن
هانی بن اصبح بن زیدبن قیس بن صیفی بن
زرعةبن سبا الاصغر بود. ...
(امرا و پادشاهان حمیر که القاب ایشان به
«ذو» آغاز میشد) و او ابن خنیس بن کربال بن
هانی بن اصبح بن زیدبن قیس بن صیفی بن
زرعةبن سبا الاصغر بود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (اِخ) قصری در یمن که نام آن
قلاب بود و قبور بزرگان حمیر در آنجاست.
(از تاج العروس).
قلاب بود و قبور بزرگان حمیر در آنجاست.
(از تاج العروس).