Şakîka - شقیقة
The entry is a dictionary list for the word Şakîka - شقیقة
شقیقة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ قَ ] (ع اِ) شقیقه. شکاف میان دو
کوه که گیاه رویاند یا زمین نیکو رویانندهٔ گیاه
میان دو پشتهٔ ریگ. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
گشادهٔ میان دو ریگ. ج، شقایق. (مهذب
الاسماء).
کوه که گیاه رویاند یا زمین نیکو رویانندهٔ گیاه
میان دو پشتهٔ ریگ. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
گشادهٔ میان دو ریگ. ج، شقایق. (مهذب
الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شُ قَ قَ ] (ع اِ مصغر) مصغر شَقیقة.
(ناظم الاطباء). رجوع به شَقیقه شود.
|| مرغی کوچکتر از شَقیقة. (ناظم الاطباء).
مصغر شقیقة که به معنی مرغی است. (منتهی
الارب). رجوع به شقیقة شود.
(ناظم الاطباء). رجوع به شَقیقه شود.
|| مرغی کوچکتر از شَقیقة. (ناظم الاطباء).
مصغر شقیقة که به معنی مرغی است. (منتهی
الارب). رجوع به شقیقة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ قَ ] (اِخ) نام جدهٔ نعمان بن منذر.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
- بنوالشقیقة؛ اخوان نعمان بن منذر. (ناظم
الاطباء).
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
- بنوالشقیقة؛ اخوان نعمان بن منذر. (ناظم
الاطباء).