Servakd - سروقد
The entry is a dictionary list for the word Servakd - سروقد
سروقد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ رْوْ قَ دد / قَ ] (ص مرکب) که
قد او در راستی و موزونی چون سرو بود.
سروقامت. بلندبالا. سرواندام :
یکی سروقدی و سیمین بدن
دلارام و خوشخوی و شیرین سخن.
فردوسی.
بزم تو از ساقیان ...
قد او در راستی و موزونی چون سرو بود.
سروقامت. بلندبالا. سرواندام :
یکی سروقدی و سیمین بدن
دلارام و خوشخوی و شیرین سخن.
فردوسی.
بزم تو از ساقیان ...