Rukye - رقیة
The entry is a dictionary list for the word Rukye - رقیة
رقیة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَقْ یَ ] (ع مص) یا رُقیَه. مصدر به
معنی رَقْی. (ناظم الاطباء). رجوع به رَقْی
شود.
معنی رَقْی. (ناظم الاطباء). رجوع به رَقْی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُقْ / رَقْ یَ ] (ع مص) مصدر به معنی
رَقْی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
افسون کردن. (دهار). دردمیدن افسون خود
بر کسی. (از آنندراج) (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی چ
دبیرسیاقی ص ۵۳) (تاج المصادر بیهقی).
رجوع ...
رَقْی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
افسون کردن. (دهار). دردمیدن افسون خود
بر کسی. (از آنندراج) (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی چ
دبیرسیاقی ص ۵۳) (تاج المصادر بیهقی).
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُقْ یَ ] (ع اِ) افسون. (ناظم الاطباء)
(دهار) (آنندراج). سحر و افسون.
(غیاث اللغات): نشرة؛ افسون که بردیوانه و
مریض دمند. (منتهی الارب). افسون و تعویذ
ج، رُقی ََ و آن مباح است اگر بزبان عربی و به
اسمای الهی ...
(دهار) (آنندراج). سحر و افسون.
(غیاث اللغات): نشرة؛ افسون که بردیوانه و
مریض دمند. (منتهی الارب). افسون و تعویذ
ج، رُقی ََ و آن مباح است اگر بزبان عربی و به
اسمای الهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِقْ قی یَ ] (از ع، اِمص) رقیت. بندگی
کردن و غلامی نمودن. (آنندراج). رجوع به
رقیت شود.
کردن و غلامی نمودن. (آنندراج). رجوع به
رقیت شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) رقیه. نام دختر آن
حضرت (ص) (ناظم الاطباء). نام دختر نبی
(ص). (منتهی الارب). نام دختر رسول (ص)
و رقیة تصغیر رَقیَه باشد از مأخذ ترقی و
ارتقاء و بعضی به ...
حضرت (ص) (ناظم الاطباء). نام دختر نبی
(ص). (منتهی الارب). نام دختر رسول (ص)
و رقیة تصغیر رَقیَه باشد از مأخذ ترقی و
ارتقاء و بعضی به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) بنت الحسین (ع).
(ناظم الاطباء). نام دختری از حسین بن علی
(ع). (یادداشت مؤلف). به نقل بیشتر اهل منبر
وی همان است که در خرابهٔ شام شبی پدرش
[امام حسین علیه السلام ...
(ناظم الاطباء). نام دختری از حسین بن علی
(ع). (یادداشت مؤلف). به نقل بیشتر اهل منبر
وی همان است که در خرابهٔ شام شبی پدرش
[امام حسین علیه السلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) بنت عبدالمطلب
شاعره بوده و در مدح حضرت رسول (ص)
اشعاری سروده است. رجوع به البیان و
التبیین ج ۳ ص ۲۵۵ شود.
شاعره بوده و در مدح حضرت رسول (ص)
اشعاری سروده است. رجوع به البیان و
التبیین ج ۳ ص ۲۵۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) بنت علی بن ابیطالب
(ع) از صهباء. سه دختر امیرالمؤمنین علی (ع)
نام رقیه دارند و یکی از آن سه زوجهٔ مسلم بن
عقیل بن ابیطالب است. (یادداشت مؤلف).
(ع) از صهباء. سه دختر امیرالمؤمنین علی (ع)
نام رقیه دارند و یکی از آن سه زوجهٔ مسلم بن
عقیل بن ابیطالب است. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) رقیه بنت علی بن
ابیطالب (ع) از ام الحبیب التغلبیة بود. رجوع
به مجمل التواریخ و القصص ص ۴۵۵ و
حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۵۸۴ شود.
ابیطالب (ع) از ام الحبیب التغلبیة بود. رجوع
به مجمل التواریخ و القصص ص ۴۵۵ و
حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۵۸۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) بنت علی بن ابیطالب
(ع) از فاطمه که در صغر سن درگذشت. جوع
به حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۴۳۶ شود.
(ع) از فاطمه که در صغر سن درگذشت. جوع
به حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۴۳۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ قَ یْ یَ ] (اِخ) فاطمه بنت عمربن
خطاب (رض). (یادداشت مؤلف). رجوع به
عقدالفرید ج ۷ ص ۹۹ و مادهٔ فاطمه بنت
عمربن خطاب و حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص
۴۹۳ شود.
خطاب (رض). (یادداشت مؤلف). رجوع به
عقدالفرید ج ۷ ص ۹۹ و مادهٔ فاطمه بنت
عمربن خطاب و حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص
۴۹۳ شود.