Redâd - رداد
The entry is a dictionary list for the word Redâd - رداد
رداد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
ردَّاد [مفرد]:
1- صيغة مبالغة من ردَّ/ ردَّ على.
2- جهاز يوضع أمام غشاء مكبِّر الصوت لنشر الأمواج الصوتيَّة.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ] (ع اِمص) بازگرد. اسم است
رد را. (منتهی الارب) (آنندراج). اسم است از
«رَدَّهُ» به معنی صَرَفَهُ. (از اقرب الموارد).
رد را. (منتهی الارب) (آنندراج). اسم است از
«رَدَّهُ» به معنی صَرَفَهُ. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَدْ دا ] (ع ص) اسم مجبری است
نسبت داده میشود بر آن و هر مجبری را
«رداد» گویند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد). آنکه استخوان از جای بشده
را به جای خویش افکند. آنکه استخوان
دررفته به ...
نسبت داده میشود بر آن و هر مجبری را
«رداد» گویند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از
اقرب الموارد). آنکه استخوان از جای بشده
را به جای خویش افکند. آنکه استخوان
دررفته به ...