Destvâr - دستوار
The entry is a dictionary list for the word Destvâr - دستوار
دستوار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَسْ تْ ] (اِ مرکب) عصا.
چوبدست. چوبی که پیران در دست گیرند.
(حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی) عصا و
چوبدستی و مانند آن. (آنندراج). دستواره.
چوب ستبر و گنده که شبانان دارند و آن را
باهو نیز گویند. (جهانگیری). باهو:
همی رفت ...
چوبدست. چوبی که پیران در دست گیرند.
(حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی) عصا و
چوبدستی و مانند آن. (آنندراج). دستواره.
چوب ستبر و گنده که شبانان دارند و آن را
باهو نیز گویند. (جهانگیری). باهو:
همی رفت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ تِ ] (اِخ) دهی است از بخش
دهلران شهرستان ایلام. واقع در ۲۴هزارگزی
باختر دهلران و ۲هزارگزی شمال راه شوسهٔ
دهلران به نصریان. آب آن از چشمه تأمین
میشود. ساکنین آن از طایفهٔ مموس هستند.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ...
دهلران شهرستان ایلام. واقع در ۲۴هزارگزی
باختر دهلران و ۲هزارگزی شمال راه شوسهٔ
دهلران به نصریان. آب آن از چشمه تأمین
میشود. ساکنین آن از طایفهٔ مموس هستند.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ...