Dâdger - دادگر
The entry is a dictionary list for the word Dâdger - دادگر
دادگر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (ص مرکب) عادل. مقسط.
(دهار). داور. دادرس :
تو گر دادگر باشی و پاک رای
همی مزد یابی بدیگرسرای.فردوسی.
که ای شاه نیک اختر دادگر
تو بی چاشنی دست خوردن مبر.فردوسی.
اگر دادگر باشی ای شهریار
نمانی ...
(دهار). داور. دادرس :
تو گر دادگر باشی و پاک رای
همی مزد یابی بدیگرسرای.فردوسی.
که ای شاه نیک اختر دادگر
تو بی چاشنی دست خوردن مبر.فردوسی.
اگر دادگر باشی ای شهریار
نمانی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ ] (اِخ) لقب نوشروان پسر قباد
پادشاه ساسانی. (از مجمل التواریخ و
القصص).
پادشاه ساسانی. (از مجمل التواریخ و
القصص).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(گَ) [ په . ] (ص فا.) 1 - داددهنده ، عادل . 2 - یکی از صفات باری تعالی .