palu - پالو
The entry is a dictionary list for the word palu - پالو
پالو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) قصبه ای در شمال غربی دیاربکر
واقع در ساحل راست رود مراد، ارتفاع آن از
دریا ۸۰۰ گز و دارای ۷۵۰۰ تن سکنه است و
در آنجا آثار عتیقه ای بخطوط میخی باشد.
واقع در ساحل راست رود مراد، ارتفاع آن از
دریا ۸۰۰ گز و دارای ۷۵۰۰ تن سکنه است و
در آنجا آثار عتیقه ای بخطوط میخی باشد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) زگیل. ثُؤلُول. آژخ. ژخ. دانهای
سخت چند عدس یا خردتر که بر اندام آدمی
روید و درد نکند و پخته نشود. در بعض
مواضع فارس و عراق گوک و بترکی گونیک و
بزبان تبریز سگیل و بهندی مسه گویند.
(رشیدی). ...
سخت چند عدس یا خردتر که بر اندام آدمی
روید و درد نکند و پخته نشود. در بعض
مواضع فارس و عراق گوک و بترکی گونیک و
بزبان تبریز سگیل و بهندی مسه گویند.
(رشیدی). ...