Hâstâr - خواستار
The entry is a dictionary list for the word Hâstâr - خواستار
خواستار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا ] (نف) دادخواه. (ناظم
الاطباء). || (اِمص) احضار. (یادداشت بخط
مؤلف).
- خواستار کردن؛ احضار کردن.
فراخواندن :
بفرمود خسرو بسالار بار
که بازارگان را کند خواستار.فردوسی.
چنین گفت با میزبان شهریار
که ...
الاطباء). || (اِمص) احضار. (یادداشت بخط
مؤلف).
- خواستار کردن؛ احضار کردن.
فراخواندن :
بفرمود خسرو بسالار بار
که بازارگان را کند خواستار.فردوسی.
چنین گفت با میزبان شهریار
که ...