Hâcegân - خواجگان
The entry is a dictionary list for the word Hâcegân - خواجگان
خواجگان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِ) جِ
خواجه. (ناظم الاطباء). رجوع به خواجه
شود:
ای خواجگان دولت سلطان به هر نماز
او را دعا کنید که او درخور دعاست.فرخی.
یک روز برملا خواجگان علی و عبدالرزاق
پسران خواجه ...
خواجه. (ناظم الاطباء). رجوع به خواجه
شود:
ای خواجگان دولت سلطان به هر نماز
او را دعا کنید که او درخور دعاست.فرخی.
یک روز برملا خواجگان علی و عبدالرزاق
پسران خواجه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) نام
سلسلهٔ نقشبندیه. (یادداشت بخط مؤلف).
- سلسلهٔ خواجگان؛ سلسلهٔ نقشبندیه.
(یادداشت مؤلف). رجوع به نقشبندیه شود.
سلسلهٔ نقشبندیه. (یادداشت بخط مؤلف).
- سلسلهٔ خواجگان؛ سلسلهٔ نقشبندیه.
(یادداشت مؤلف). رجوع به نقشبندیه شود.
Hâcegân - خواجگان other entries
Next Words