Cüdâyî - جدایی
The entry is a dictionary list for the word Cüdâyî - جدایی
جدایی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (حامص) دوری و مفارقت.
(فرهنگ نظام). تنهائی. بعد. هجر.
فراق :
ز بیم جداییش گریان شدند
چو بر آتش تیز بریان شدند.فردوسی.
از ایران و توران جدایی نبود
که با جنگ و کین آشنایی نبود.فردوسی.
مرا روزگاری جدایی بود
مگر با سروش آشنایی ...
(فرهنگ نظام). تنهائی. بعد. هجر.
فراق :
ز بیم جداییش گریان شدند
چو بر آتش تیز بریان شدند.فردوسی.
از ایران و توران جدایی نبود
که با جنگ و کین آشنایی نبود.فردوسی.
مرا روزگاری جدایی بود
مگر با سروش آشنایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (اِخ) لطفعلی بیگ آذر آرد: از
حالش چیزی معلوم نشده و بغیر از این دو سه
شعر از اشعارش چیزی بنظر نرسیده است:
به پیش شمع اگر پروانه سوزد نیست دشوارش
چه باک از سوختن او را که ...
حالش چیزی معلوم نشده و بغیر از این دو سه
شعر از اشعارش چیزی بنظر نرسیده است:
به پیش شمع اگر پروانه سوزد نیست دشوارش
چه باک از سوختن او را که ...