Tîrzen - تیرزن
The entry is a dictionary list for the word Tîrzen - تیرزن
تیرزن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (نف مرکب) تیرانداز. (ناظم
الاطباء). تیرافکن. که تیر اندازد. که تیر زند.
تیرزننده. تیراندازنده :
چو شاپور و بهرام شمشیرزن
چو گرگین و چون بیژن تیرزن.فردوسی.
تا دگر زخم هیچ تیرزنی
نرسد بر کمان پیرزنی.نظامی.
...
الاطباء). تیرافکن. که تیر اندازد. که تیر زند.
تیرزننده. تیراندازنده :
چو شاپور و بهرام شمشیرزن
چو گرگین و چون بیژن تیرزن.فردوسی.
تا دگر زخم هیچ تیرزنی
نرسد بر کمان پیرزنی.نظامی.
...