Tebhâl - تبخال
The entry is a dictionary list for the word Tebhâl - تبخال
تبخال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
uçuk
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِ مرکب) (از: تب +خال).
(حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). به قلب
اضافت. (آنندراج). اثر تب گرم بود که بر لب
پدید آید. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی).
جوششی باشد که بسبب حرارت و سورت
تب بر اطراف ...
(حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). به قلب
اضافت. (آنندراج). اثر تب گرم بود که بر لب
پدید آید. (حاشیهٔ فرهنگ اسدی نخجوانی).
جوششی باشد که بسبب حرارت و سورت
تب بر اطراف ...