Pahş - پخس
The entry is a dictionary list for the word Pahş - پخس
پخس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (ص، اِ) تخس. (صحاح
الفرس). بخس. (رشیدی). کُنجُل. پیر چون
بشرهٔ دست و پای در آب گرم. ترنجیده.
چین چین شده چنانکه پوست از حرارت
آفتاب. (برهان). چروک خورده. پژمرده.
|| گداخته. (غیاث اللغات). ...
الفرس). بخس. (رشیدی). کُنجُل. پیر چون
بشرهٔ دست و پای در آب گرم. ترنجیده.
چین چین شده چنانکه پوست از حرارت
آفتاب. (برهان). چروک خورده. پژمرده.
|| گداخته. (غیاث اللغات). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ)1 - (اِمص .) ضعیف شدن . 2 - رنجور و غمگین شدن . 3 - (ص .)پژمرده . 4 - ناقص .