Belâs - بلاس
The entry is a dictionary list for the word Belâs - بلاس
بلاس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (معرب، اِ) گلیم، معرب از پلاس
فارسی. (منتهی الارب). مِسح و نسیجی است
از موی که بعنوان بساط و گلیم اتخاذ میشود و
آن معرب از فارسی است. (از اقرب الموارد).
فمما أخذوه [ أی العرب ] من الفارسیة ...
فارسی. (منتهی الارب). مِسح و نسیجی است
از موی که بعنوان بساط و گلیم اتخاذ میشود و
آن معرب از فارسی است. (از اقرب الموارد).
فمما أخذوه [ أی العرب ] من الفارسیة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِ) پردهٔ سوم از آن سه پرده که بچه
در آنست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
در آنست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) مجازاً، به معنی مکر و فریب.
(غیاث اللغات). گویند روزی مفلسی از
تقاضای قرض خواهان پیش یکی از آشنایان
شکوه کرد، او گفت با گرفتن فلان مبلغ ترا از
این واقعه میرهانم و چون آن مفلس پذیرفت،
بدو گفت ...
(غیاث اللغات). گویند روزی مفلسی از
تقاضای قرض خواهان پیش یکی از آشنایان
شکوه کرد، او گفت با گرفتن فلان مبلغ ترا از
این واقعه میرهانم و چون آن مفلس پذیرفت،
بدو گفت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) شهری است در ده میلی
دمشق. ونیز ناحیه ایست بین واسط و بصره که
قومی از عرب در آنجا ساکنند و آنان را
اسبانی است مشهور در نیکی. (از معجم
البلدان) (از منتهی الارب): ولایات ...
دمشق. ونیز ناحیه ایست بین واسط و بصره که
قومی از عرب در آنجا ساکنند و آنان را
اسبانی است مشهور در نیکی. (از معجم
البلدان) (از منتهی الارب): ولایات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی از دهستان دوهزار،
شهرستان تنکابن. سکنهٔ آن ۱۰۰ تن. آب آن
از چشمه سار و محصول آن گندم و جو دیمی
و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۳).
شهرستان تنکابن. سکنهٔ آن ۱۰۰ تن. آب آن
از چشمه سار و محصول آن گندم و جو دیمی
و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ لْ لا ] (ع ص، اِ) پلاس فروش.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
Belâs - بلاس other entries
Next Words