İşmât - اشماط
The entry is a dictionary list for the word İşmât - اشماط
اشماط Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ شَمط. توابل. (منتهی
الارب) (المنجد). رجوع به شمط شود.
ادویه ای که در گوارایی غذاها بکار می برند.
(ناظم الاطباء).
الارب) (المنجد). رجوع به شمط شود.
ادویه ای که در گوارایی غذاها بکار می برند.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) درآمیختن چیزی را به
چیزی: اشمطه به. (منتهی الارب) (المنجد)
(آنندراج). || دوموی شدن مرد: اشمط
الرجل اشماطاً. (منتهی الارب) (آنندراج).
درآمیختن سپیدی به سیاهی موی کسی. (از
المنجد). اشمئطاط. اشمیطاط. رجوع به دو
مصدر ...
چیزی: اشمطه به. (منتهی الارب) (المنجد)
(آنندراج). || دوموی شدن مرد: اشمط
الرجل اشماطاً. (منتهی الارب) (آنندراج).
درآمیختن سپیدی به سیاهی موی کسی. (از
المنجد). اشمئطاط. اشمیطاط. رجوع به دو
مصدر ...