değil - دگل
The entry is a dictionary list for the word değil - دگل
دگل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ گَ ] (ص، اِ) دکل. امردی که نامترش
و ناهموار شده دست و پای گنده و بزرگ
داشته باشد. (برهان). امرد زمخت با دست و
پای گنده و بزرگ. کسی که دست و پایش
بزرگ و گنده ...
و ناهموار شده دست و پای گنده و بزرگ
داشته باشد. (برهان). امرد زمخت با دست و
پای گنده و بزرگ. کسی که دست و پایش
بزرگ و گنده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ گَ ] (ص، اِ) دغل. (غیاث)
(آنندراج). ناراست. (از برهان). نادرست.
حیله گر. (فرهنگ فارسی معین). || زر قلب
و ناسره. (برهان) (لغت محلی شوشتر، نسخهٔ
خطی). || (اِ) مکر و حیله. ...
(آنندراج). ناراست. (از برهان). نادرست.
حیله گر. (فرهنگ فارسی معین). || زر قلب
و ناسره. (برهان) (لغت محلی شوشتر، نسخهٔ
خطی). || (اِ) مکر و حیله. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ گَ ] (اِ) دقل. دیرک کشتی. (ناظم
الاطباء). تیر بزرگ که در وسط کشتی نصب
کنند و شراع کشتی بر آن استوار سازند. تیر
بلندی که بر میان کشتی افرازند و بادبان بر آن
گسترند. تیری که شراع ...
الاطباء). تیر بزرگ که در وسط کشتی نصب
کنند و شراع کشتی بر آن استوار سازند. تیر
بلندی که بر میان کشتی افرازند و بادبان بر آن
گسترند. تیری که شراع ...
değil - دگل other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.