بقا
The entry is a dictionary list for the word بقا
بقا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِمص) زیست و زندگانی.
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (از منتهی الارب)
(فرهنگ نظام). ماندن در جهان. ضد فنا.
(آنندراج). باقی ماندن. (ترجمان علامه
جرجانی ص ۲۷) (زوزنی). بماندن. (مؤید
الفضلاء). عمر و رجوع به بقاء شود:
در دار فنا اهل بقا ...
(ناظم الاطباء) (آنندراج) (از منتهی الارب)
(فرهنگ نظام). ماندن در جهان. ضد فنا.
(آنندراج). باقی ماندن. (ترجمان علامه
جرجانی ص ۲۷) (زوزنی). بماندن. (مؤید
الفضلاء). عمر و رجوع به بقاء شود:
در دار فنا اهل بقا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) محمد بقا. از اولاد خواجه
عبداللََّه انصاری است که بسال بیست و شش
از جلوس اورنگ زیب درگذشته. او
راست : تاریخ مرآت جهان نما که
محمدرضا برادر وی مرتب کرده است. این دو
بیت از ...
عبداللََّه انصاری است که بسال بیست و شش
از جلوس اورنگ زیب درگذشته. او
راست : تاریخ مرآت جهان نما که
محمدرضا برادر وی مرتب کرده است. این دو
بیت از ...