bağdad - بغداد
The entry is a dictionary list for the word bağdad - بغداد
بغداد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) باغ داد. (برهان).
مدینةالسلام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
(دمشقی). دارالسلام. (دمشقی) (لغت محلی
شوشتر نسخهٔ خطی کتابخانهٔ لغت نامه). مدینة
المنصور. زوراء. حِمی ََ الخلافة. بغذاذ. بغذاد.
بغدان. بغدین. مغدان؛ اشتقاق و معنی کلمهٔ
بغداد: در هنگام حملهٔ سارگون ...
مدینةالسلام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
(دمشقی). دارالسلام. (دمشقی) (لغت محلی
شوشتر نسخهٔ خطی کتابخانهٔ لغت نامه). مدینة
المنصور. زوراء. حِمی ََ الخلافة. بغذاذ. بغذاد.
بغدان. بغدین. مغدان؛ اشتقاق و معنی کلمهٔ
بغداد: در هنگام حملهٔ سارگون ...
bağdad - بغداد other entries
Next Words