İslâb - اسلاب
The entry is a dictionary list for the word İslâb - اسلاب
اسلاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اسلاب ناقة؛ بچه
ناتمام افکندن شتر یا مردن بچهٔ او. (منتهی
الارب). || اسلاب شجر؛ رفتن و ریختن
برگ و بار آن.
ناتمام افکندن شتر یا مردن بچهٔ او. (منتهی
الارب). || اسلاب شجر؛ رفتن و ریختن
برگ و بار آن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع ص، اِ) جِ سَلب. ربوده ها: ثم
امر علیه السلام یجمع الاسلاب... و نادی
فی الناس من عرف شیئاً من قماشه فلیأخذه.
(ابن الطقطقی).
امر علیه السلام یجمع الاسلاب... و نادی
فی الناس من عرف شیئاً من قماشه فلیأخذه.
(ابن الطقطقی).
İslâb - اسلاب other entries
Next Words