HAşimiye - هاشمیه
The entry is a dictionary list for the word HAşimiye - هاشمیه
هاشمیه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ می یَ / یِ ] (ص نسبی، اِ) از
مسکوکات عربی که به فرمان ابوجعفر منصور
دومین خلیفهٔ عباسی در شهر هاشمیه زده
شد. این سکه به نام شهری که محل ضرب آن
بود هاشمیه نامیده شد. ...
مسکوکات عربی که به فرمان ابوجعفر منصور
دومین خلیفهٔ عباسی در شهر هاشمیه زده
شد. این سکه به نام شهری که محل ضرب آن
بود هاشمیه نامیده شد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ می یَ ] (اِخ) شهری است که
سفاح اولین خلیفهٔ عباسی آن را در کوفه بنا
کرد. توضیح آنکه چون خلافت به سفاح
رسید به کاخ ابن هبیرة فرودآمد و ساختمان
آن را به اتمام رسانید و بشکل ...
سفاح اولین خلیفهٔ عباسی آن را در کوفه بنا
کرد. توضیح آنکه چون خلافت به سفاح
رسید به کاخ ابن هبیرة فرودآمد و ساختمان
آن را به اتمام رسانید و بشکل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ می یَ ] (اِخ) قریه ای بوده
است در نزدیک ری. (از معجم البلدان ج ۴
ص ۳۸۹).
است در نزدیک ری. (از معجم البلدان ج ۴
ص ۳۸۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ می یَ ] (اِخ) آبی است در
مشرق خزیمیه بر راه مکه. بنی الحارث بن
ثعلبه را که بطنی از قبیلهٔ بنی اسد است و به
طول چهار میل فاصله از آن آبی است که
«اراطی» نام دارد. ...
مشرق خزیمیه بر راه مکه. بنی الحارث بن
ثعلبه را که بطنی از قبیلهٔ بنی اسد است و به
طول چهار میل فاصله از آن آبی است که
«اراطی» نام دارد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ می یَ ] (اِخ) (فرقهٔ...) پیروان
ابوهاشم عبداللََّه بن محمدبن حنفیه را گویند که
پس از او امامت را به فرزندان عباس منتقل
میدانستند. این طایفه مدعی بودند که امام،
عالم به تمام امور است و کسی که ...
ابوهاشم عبداللََّه بن محمدبن حنفیه را گویند که
پس از او امامت را به فرزندان عباس منتقل
میدانستند. این طایفه مدعی بودند که امام،
عالم به تمام امور است و کسی که ...
HAşimiye - هاشمیه other entries
Next Words