Vail - وائل
The entry is a dictionary list for the word Vail - وائل
وائل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن رباب قرشی سهمی خود
و برادرش معمر صحابی بودند. رجوع به
الاصابة ج ۶ ص ۳۱۳ قسم اول شود.
و برادرش معمر صحابی بودند. رجوع به
الاصابة ج ۶ ص ۳۱۳ قسم اول شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن زیدبن قیس بن عمارة.
یکی از بزرگان طایفهٔ عماره است. رجوع به
عقدالفرید ج ۳ ص ۳۲۷ چ محمد
سعیدالعریان شود.
یکی از بزرگان طایفهٔ عماره است. رجوع به
عقدالفرید ج ۳ ص ۳۲۷ چ محمد
سعیدالعریان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن صریم الیشکری. ابن
عبدربه گوید: وائل بن صریم یشکری از یمامه
بیرون آمد. پس بنواسیدبن عمروبن تمیم با او
مصادف شدند و وی را اسیر گرفتند و او را در
گودال آب فروبردند و این شعر ...
عبدربه گوید: وائل بن صریم یشکری از یمامه
بیرون آمد. پس بنواسیدبن عمروبن تمیم با او
مصادف شدند و وی را اسیر گرفتند و او را در
گودال آب فروبردند و این شعر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن عوف بن تغلب. از قبیلهٔ
طی ء از قحطان. جدی است جاهلی از
فرزندان اوست عمروبن عدی بن وائل که
امرؤالقیس وی را مدح گفته است. (الاعلام
زرکلی ج ۳ ص ۱۱۳۱).
طی ء از قحطان. جدی است جاهلی از
فرزندان اوست عمروبن عدی بن وائل که
امرؤالقیس وی را مدح گفته است. (الاعلام
زرکلی ج ۳ ص ۱۱۳۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن قاسط پدر قبیله ای است.
(منتهی الارب). در تاج العروس آمده:
(وائل)بن قاسطبن هنب بن اقصی بن دعمی بن
جدبلة. پدر قبیله ای است معروف. -انتهی.
در الاعلام زرکلی آمده: وائل بن قاسطبن
هیب ...
(منتهی الارب). در تاج العروس آمده:
(وائل)بن قاسطبن هنب بن اقصی بن دعمی بن
جدبلة. پدر قبیله ای است معروف. -انتهی.
در الاعلام زرکلی آمده: وائل بن قاسطبن
هیب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) خزاعی. یکی از مشاهیر
شعرای عرب به زمان هارون الرشید و مأمون.
وی دیوان اشعاری دارد که بخش عمدهٔ آن
قول و غزل های متعدد در باب سلمی معشوقه
است.
شعرای عرب به زمان هارون الرشید و مأمون.
وی دیوان اشعاری دارد که بخش عمدهٔ آن
قول و غزل های متعدد در باب سلمی معشوقه
است.
Next Words