Vakıfi - واقفی
The entry is a dictionary list for the word Vakıfi - واقفی
واقفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ فی ی ] (ص نسبی) منسوب است
به واقف. رجوع به واقف شود. || منسوب
است به واقفه. رجوع به واقفه شود.
به واقف. رجوع به واقف شود. || منسوب
است به واقفه. رجوع به واقفه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (حامص) واقف بودن. مطلع
بودن. باخبری. اطلاع. آگاهی. رجوع به واقف
شود.
بودن. باخبری. اطلاع. آگاهی. رجوع به واقف
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) خواجه علی مشهدی از
شاعران ایران و برادر خواجه محمّدخان
قدسی بود. او در علم تفسیر استاد بود و نیز
شغل امامت جماعت داشت. بیت زیر واقفی
دلالت بر شغل او میکند:
این پیش نمازیم نه از ...
شاعران ایران و برادر خواجه محمّدخان
قدسی بود. او در علم تفسیر استاد بود و نیز
شغل امامت جماعت داشت. بیت زیر واقفی
دلالت بر شغل او میکند:
این پیش نمازیم نه از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ فی ی ] (اِخ) هلال بن امیة الواقفی
انصاری که در جنگ بدر شهید شد. وی یکی
از بکائین سه گانه است. (لباب الانساب).
انصاری که در جنگ بدر شهید شد. وی یکی
از بکائین سه گانه است. (لباب الانساب).