Lebrun - لبرون
The entry is a dictionary list for the word Lebrun - لبرون
لبرون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ رُ ] (اِخ) سیاستمدار فرانسوی،
مولد «مِرسی- لوهو» (مرُت اِ مُزل) بسال
۱۸۷۱ م. وی در ۱۹۳۱ به ریاست سنا
انتخاب شد و در ۱۹۳۲ به ریاست جمهوری
رسید.
مولد «مِرسی- لوهو» (مرُت اِ مُزل) بسال
۱۸۷۱ م. وی در ۱۹۳۱ به ریاست سنا
انتخاب شد و در ۱۹۳۲ به ریاست جمهوری
رسید.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ رُ ] (اِخ) شارل فرانسوا. دوک
پلزانس. سیاستمدار فرانسوی و سومین
کنسول پس از هجدهم برومر. مولد سَن-
سُوُر (مانش). (۱۷۳۹ -۱۸۲۴ م.).
پلزانس. سیاستمدار فرانسوی و سومین
کنسول پس از هجدهم برومر. مولد سَن-
سُوُر (مانش). (۱۷۳۹ -۱۸۲۴ م.).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ رُ ] (اِخ) پُنْس -دنی اکوشار.
شاعر فرانسوی، مولد پاریس (۱۷۲۹ -
۱۸۰۷ م.). وی خویش را به لبرون پیندار
ملقب ساخته بود.
شاعر فرانسوی، مولد پاریس (۱۷۲۹ -
۱۸۰۷ م.). وی خویش را به لبرون پیندار
ملقب ساخته بود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لُ رُ ] (اِخ) الیزابت ویژه، دام. مشهور
به مادام ویژه لبرون. نقاش، مولد پاریس
(۱۷۵۵ -۱۸۴۲ م.).
به مادام ویژه لبرون. نقاش، مولد پاریس
(۱۷۵۵ -۱۸۴۲ م.).