Yafiı - یافعی
The entry is a dictionary list for the word Yafiı - یافعی
یافعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ عی ی ] (ع ص نسبی) منسوب
است به یافع. (الانساب سمعانی). میوه فروش.
(دهار).
است به یافع. (الانساب سمعانی). میوه فروش.
(دهار).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) عبداللََّه بن اسعد،
عفیف الدین، و رجوع به عبداللََّه بن اسعد و
ابوالسعادات عبداللََّه بن اسعد در همین لغت نامه
و الدرر الکامنه ج ۲ صص ۲۴۷ -۲۴۹ و
معجم المطبوعات ج ۲ ستون ۱۹۵۲ ...
عفیف الدین، و رجوع به عبداللََّه بن اسعد و
ابوالسعادات عبداللََّه بن اسعد در همین لغت نامه
و الدرر الکامنه ج ۲ صص ۲۴۷ -۲۴۹ و
معجم المطبوعات ج ۲ ستون ۱۹۵۲ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) قاضی ابوبکر یافعی یمنی،
قاضی جند است و او را کتابی است به نام
«المفتاح» در نحو. (معجم البلدان). قاضی
ابوبکربن محمد عبداللََّه جندی یافعی متوفی به
سال ۹۵۳ هـ . ق. را دیوانی است به ...
قاضی جند است و او را کتابی است به نام
«المفتاح» در نحو. (معجم البلدان). قاضی
ابوبکربن محمد عبداللََّه جندی یافعی متوفی به
سال ۹۵۳ هـ . ق. را دیوانی است به ...